بنا به قولی که قبلا داده بودیم سری دوم رنج نامه جهان اسلام را به خلاصه آنچه که در سوریه می گذرد اختصاص می دهیم.

همانطور که همه می دانند سوریه و لبنان خط مقدم مقاومت جمهوری اسلامی در برابر رژیم غاصب و جعلی اسرائیل می باشد.

بعد از چندین تهاجم و تجاوز این رژیم منحوس به خاک لبنان و شکست های سخیفانه،تصمیم گرفت در خلال ورود موج بیداری های اسلامی به منطقه،با حمایت از گروه های افراطی تکفیری از سراسر جهان فتنه ای در سوریه به پا کند و این خط اصلی و بزرگ مقاومت را بشکند و آن را هم بیداری مردمی بنامند.

غافل از اینکه حمایت مردمی از نظام سوریه کار را برای این متجاوزان بسیار سخت کرد به طوری که بعد از دو سال جنگ داخلی سرسام آور و فرسایشی که با حمایت های لجستیکی و مادی بیشتر کشورهای صاحب سبک نظامی صورت می گیرد اما هنوز کار به جایی نبرده اند و نظام سوریه پابرجاست.

کاری به این مسائل نداریم.

بحث اصلی ما در این مطلب بررسی مطالبات بشردوستانه(!!!!) امریکا و شخص اوباما در سوریه است.

 

همانطور که همه شنیده اید مدتی است که اوباما و حامیانش به بهانه استفاده حکومت سوریه از سلاح های شیمیایی و تضییع حقوق مردم در راستای احقاق حقوق بشر قصد لشکرکشی به این کشور را دارد تا از حق مردم دفاع کند!!

ما فعلا در اینجا فرض کرده ایم که خود نظام سوریه به روی مردم بمباران شیمیایی انجام می دهد،حال روی سخن ما با اوباما و حامیان داخلی و خارجیش چنین است:

چرا بعد از دوسال از وحشیانه ترین کشتار و تجاوز به کودکان و زنان بی دفاع توسط تکفیری ها یاد حقوق بشر افتاده اید؟

 

    

چرا چشمانتان را به کشتن سرباز سوری و درآوردن کبد او توسط تکفیری ها و خوردن آن جلوی دوربین بستید؟

این تجاوز با کدام قاعده جنگی سازگار است؟

 

چرا فریاد مسلمانان میانمار زیر آتش جهالت بوداییان به گوش تان نرسید؟

            

چرا صدای استغاثه مردم مظلوم بحرین زیر شدید ترین و بی رحمانه ترین شکنجه های رژیم آل خلیفه را نمی شنوید؟

              

چرا فریاد مردم فلسطین را در احقاق حق خودشان خفه می کنید؟

               

چرا چشمانتان را بر روی ترور احمدی روشن ها و رضایی نژاد ها بستید؟

     

چرا حدود 25 سال قبل بمباران شیمیایی حلبچه و سردشت و کشتار غیر نظامیان توسط رژیم صدام را عادی جلوه دادید؟

        

و هزاران چرای دیگر؟

 

اصلا چرا این همه نقض حقوق بشر توسط مسلمانان بروز می دهد و کشتار و ذبح سر انسان و بمب گذاری و ترور و حمله نظامی توسط یهودیان و وهابیون و القاعده و سرویس های اطلاعاتی غرب نقض حقوق بشر محسوب نمی شود؟

 

اصلا یک سوال کلی:

ملاک و معیار حقوق بشر در محاسبات شما چیست؟

چرا باید سازمان ملل در دست شما باشد؟

کی گفته که شما باید بر جهان ریاست کنید؟

 

مگر نه اینکه صدای دموکراسی شما گوش فلک را کر کرده، پس بیایید از مردم جهان در مورد جایگاه کشورها در اداره جهان، رای گیری کنیم.

اصلا دموکراسی مورد نظر شما دقیقا چیست؟؟

پ.ن:

صحبتی با کسانی که هنوز باور ندارند که جنگ در سوریه و لبنان و فلسطین دفاع از ایران است.

 

دشمنان اسلام و ایران، وقتی به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند به صورت مستقیم در برابر ایران بجنگند، با استفاده از عقاید افراطی و سخیف وهابیت،نقشه شوم جنگ مسلمان در برابر مسلمان را در پیش گرفتند.

اگر امروز ایران از سوریه حمایت می‌کند برای این است که ایران در یک جنگ غیر مستقیم، میدان مبارزه‌ را از مرزهای خویش بیرون برده است، وگرنه این روزها در اخبار، باید به جای خبر قتل عام و بریده شدن سرهای مردم در ریف دمشق و ریف حلب و حلب و درعا و لازقیه و… خبر قتل عام و سر بریدن زن و بچه و پیر جوان خودمان را در حومه تهران و شیراز و اصفهان و جدا شدن خوزستان و کردستان و سیستان و بلوچستان و آذربایجان و… می‌شنیدیم!


حضرت علی(ع) در خطبه ۲۷ نهج البلاغه فرمودند:

بجنگید پیش از اینکه با شما بجنگند، به خدا قسم هیچ ملّتى در خانه‌اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد.

 

وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ  (سوره شعراء آیه227)

 

وَ العاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ


موضوعات مرتبط: ولایت فقیه ، بیداری اسلامی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, | 13:28 | نویسنده : محمد جواد حیدریان |

این روزها امت اسلامی روزهای خوشی ندارد.

افغانستان و پاکستان چندین سال است که با نفوذ گماشته های سلطه جهانی(یعنی طالبان) یک روز خوش هم به خود ندیده است.

کمی آن طرف تر میانمار که مظلومیت اش بیشتر ازهمه به چشم می آید.

مسلمانان آنجا مدتی است با فتنه ای بی سابقه روبرو شده اند.استکبار جهانی بعد از وحشت از فراگیر شدن بیداری اسلامی در منطقه سریع دست به کار شد و برای جلوگیری از ورود نسیم این بیداری به منطقه شرق آسیا با حمایت های مادی و معنوی خود از دولت خبیث و بودایی میانمار در آن دیار بلایی خانمان سوز بر سر مسلمین آورد که سکوت جهانی هم در این مورد بسیار ملال آور است. 

تحولات مصر را هم که کم و بیش شنیده اید.

محمد مرسی با حمایت گروه های اسلام گرا روی کار آمد ولی بعد از به دست گرفتن حکومت، به آرمان های اسلام گرایانه پشت و پا زد و تاوان آن را مردم بی دفاع و بی گناه مصر می دهند.

رهبر بزرگوار انقلاب سال قبل به مردم و مقامات مصر هشدار انحراف در انقلاب شان را داده بودند.

اوضاع عراق هم که اصلا تعریفی ندارد و کمتر روزی است که نشنویم که در یک منطقه از عراق بمب گذاری نشده باشد.

امریکایی کردن اسلام مردم ترکیه هم که درد و رخنه بزرگی در جهان اسلام است.

 

  

از طرفی هم اذیت و آزار مسلمانان جمهوری آذربایجان که متاسفانه چندان رسانه ای نمی شود.

لیبی، تونس، یمن و بحرین هم که جای خود دارند و میگذریم.

فلسطین هم که مصیبت عظمای جهان اسلام است و بارها گفته ایم ولی باز باید بگوییم.

 اما سوریه....

داغی که این روزها دل هر  انسان آزاده را بیشتر می سوزاند.

در مورد تحولات سیاسی و اجتماعی سوریه اگر عمری باشد بعدا صحبت خواهیم کرد اما الان بیشتر دوست دارم از غربت حرم آل الله سخن بگوییم.

 

حدود ۲ سال قبل در اولین روزهای درگیری عده ای از تکفیری ها در دیوار حرم حضرت زینب جمله ای با این مضمون نوشته بودند که : " تو را هم همراه با نظام ساقط می کنیم "

اما غافل از اینکه خاندان این حرم در صحرای کربلا قیامت و محشر را با چشم خود دیده اند لذا با این توپ و خمپاره ها نمی شود دل سه ساله ی حسین علیه السلام را به لرزه در آورد و این تهدیدها برای این خاندان کارساز نخواهد بود.

 

 

هنوز اثر سیلی آن حرام زاده بر صورت رقیه سلام الله علیها از بین نرفته است.

 

قصد روضه خوانی ندارم و به همین چند جمله بسنده می کنم و بیشتر از این دل مولایمان صاحب الزمان علیه السلام را به درد نمی آورم. 

اجرک الله یا بقیه الله

 

تا حالا این سوال را از خودتان پرسیده اید که چرا این همه بلا را سر مسلمانان می آورند چه شیعه و چه سنی؟ 

آیا به این سوال پاسخی دارید؟

 این رنج نامه را ادامه خواهیم داد اگر خدا بخواهد...

پ.ن: دوستان بزرگوار دردی دارم که نمی دانم با چه چیزی درمان می شود.این روزها بدون هیچ تعارفی بیشتر از همیشه به دعایتان محتاجم

                                      والعاقبه للمتقین                                            

 


موضوعات مرتبط: ولایت فقیه ، بیداری اسلامی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 16 شهريور 1392برچسب:, | 9:31 | نویسنده : محمد جواد حیدریان |

این نوشته مخاطبان خاص دارد و به بهانه تهدیدات امریکا و غرب برای حمله نظامی به متحدان جمهوری اسلامی در منطقه می باشد.

ابلیس اسرائیل دارد

اسرائیل امریکا دارد

امریکا اوباما دارد

اوباما کاخ سفید دارد 

کاخ سفید اتاق بیضی دارد.

اتاق بیضی میز مستطیل دارد و روی میز گزینه های زیادی وجود دارد که هیچ کدامش نظامی نیست

نظامی یک شاعری بود که اتفاقا مال ما ایرانی ها و در کتابهایمان است نه روی میزمان

امریکا در منطقه دلش را برای امثال اردوغان خشک کرده است

اردوغان، هم برای امام حسین اشک می ریزد و هم زیر عَلَم یزید سینه می زند.

 

 اما سید حسن نصرالله که فرزند انقلاب ماست، هم لبیک یا حسین می گوید و هم به رهبر ما امام خامنه ای می گوید.

در شرایطی که مردم دنیا هیچ یک از بچه های مکتب نظام سلطه را نمی شناسند،نه تنها شهدای ما بلکه فرزندانشان هم جهانی شده اند.

نمونه اش تهرانی مقدم ها و علیرضا ها و آرمیتاها

 

از این به بعد با خودمان عهد بسته ایم که یا شهید ندهیم و یا اینکه اگر شهید هم دادیم  آوازه اش را در جهان پر کنیم تا کاخ سفید را بلرزانیم.

آنچه که دوستان از محتویات روی میز اوباما خبر داده اند فقط چند تا خودکار،ماژیک،تقویم و کاغذ سفید بوده اما خبری از گزینه نظامی نیست.

 

حتی وقتی نامه حاج قاسم سلیمانی به آخرین لایه پنتاگون و روی میز رییس پنتاگون رسید آنجا هم خبری از گزینه نظامی نبود.

 

ولی روی میز کار همه ی ملت ایران و سوریه و لبنان و همه آزادگان جهان چند گزینه وجود دارد:

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد (بقیه اش را بعدا خواهند دید)

ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند

البته چند گزینه دیگر هم داریم که به وقتش رو خواهیم کرد.

و این هم استراتژی جمهوری اسلامی ایران در برابر هرگونه تهدیدات

(اگر دل دیدنش دارید رویش کلیک کنید):  

استراتژی

 والعاقبۀ للمتقین


موضوعات مرتبط: ولایت فقیه ، بیداری اسلامی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, | 20:33 | نویسنده : محمد جواد حیدریان |

با گذشت ۴سال از فتنه کمر شکن سال ۸۸ که بصورت هنرمندانه ای توسط دشمنان قسم خورده نظام و حامیان داخلی اش حق و باطل در هم آمیخت.

 

در شرایط فتنه وظیفه خواص با بصیرت جامعه تبیین شرایط به مردم و وظیفه عوام الناس هم در نهج البلاغه توسط مولای مومنان گفته شده است.

" در فتنه ها همچون شتر دوساله باش نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش رادوشند "

(البته دقت شود که این فقط برای مردمی  است که قدرت تشخیص حق و باطل را ندارد.)

این مطلب صرفا مقدمه ای برای آمادگی ذهنی شما عزیزان بود و لا غیر.

 

بپردازیم  به بررسی یکی از لغت نامه های سیاسی کشورمان که سابقه ای در حدود بیست ساله دارد ولی مدتی بود به کنج تاریخ پیوسته بود.

در ذیل این نوشته شما عزیزان را با معانی چند کلمه محوری که همیشه شنیده اید ولی مفهوم درست آنها را نمی دانستید با ذکر منبع بازگو می نمایم باشد که مورد عنایت ساکتین،قانعین، عاقلین،صاحبین و واردین فتنه واقع شود.

 

۱-فتنه:

رویدادی است عوام فریبانه برای سنجیدن ایمان و عقیده مردم در عصر آخرالزمان، این رویداد هر چند ده سال یکبار توسط چندین اتاق فکر راه اندازی شده که قصد ورود به سیاست را دارند.

(منبع: مستدرک الهاشمی ج۲ص۱۳۸۸و همچنین کتاب من لا یحضره الخاتمی ج۷ص۱۳۷۶)

 

۲-اعتدال:

هر گونه حرکت(اعم از پشتک زدن،غلت زدن،دویدن،راه رفتن،خزیدن و...) بین حق و باطل را گویند طوری که هم طرف حق و هم طرف باطل خشنود شوند.

(منبع:بحار الروحانی ج۱۱ص۱۳۹۲ و همچنین وسائل اللاریجانی  الثانی ج۲ تمام صفحات)

 

۳-مجلس نمایندگان:

مهدکودکی که مختص افراد بین۳۵سال و ۷۵ سال می باشد.

(منبع: وسائل اللاریجانی الثانی ج ۱و ۲ تمام صفحات)

 

۴- اصولگرا:

واژه ای  است رمانتیک برای فریب دادن ذهن خشکه مذهب ها تا به مقاصد پست و پهن، میمون و نامیمون و خرچنگ خودمان برسیم.

(منبع: صحیح اکبر ص ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۲ ---- این کتاب از منابع اهل سنت می باشد.)

 

۵-اصلاح طلب:

واژه ای جوان پسند برای خر کردن عوام الناس در جهت پیش بردن مقاصد خود

(منبع: من لایحضره الخاتمی ج ۷ ص ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ و همچنین  الاستبصار فی احوالات الخوئینی ها ج ۵ ص ۱۳۶۸ به بعد)

 

۶-فراجناحی:

همه دوستداران آقای هاشمی را گویند.

(منبع: الاَمالی للکابینه الحادی عشر)

 

تذکر۱:

 

اگر در معانی این کلمات شک و تردیدی دارید و مطابق میل تان نیست در اولین فرصت یارانه  تیرماه خودتان را به حساب نویسنده این وبلاگ واریز کرده و منتظر تماس ما باشید.

 

تذکر۲:

 

توجه کنید که ثبت نام  فقط اینترنتی می باشد.

 

و امّا بعده:

همانطور که قبلا قول داده بودم یک موعظه ای هم خطاب به آقای نامدار زنگنه خواهم داشت که فقط به این چند جمله کوتاه بسنده میکنم:

 

 

بوی باروت به دماغت نخورده که این حرف‌ها را می‌زنی.…

اگر یک روز رفته بودی جنگ، فهمیده بودی پاسدار  و سپاه یعنی چه 

(هر چند براي گفتن اين حرف يه مقدار دير شده ولي بازهم...


موضوعات مرتبط: ولایت فقیه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 2 شهريور 1392برچسب:فتنه,هاشمی,خاتمی,روحانی, زنگنه, | 20:18 | نویسنده : محمد جواد حیدریان |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.